قصهء غم
باز هم من و قصه ی تکراری غم
یاد آن شب تاریک و بیماری من
تا کجا زخم بر این زخم دلم، یار زند
اشک دیده روان بر سر ابیات رود
یاد آن تب تب دار تنت شده آتش در دل
وای رسوای دلم بعد نبودت ماند در گل
# پریزاد
درباره این سایت